بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- کتاب تسخیربه نگارش خانم دکتر معصومه ابتکار رحمتالله علیها -مقدمه کتاب که توسط ایشان بعنوان پیش گفتار نوشته شده است- از مکتب فیلسوفان غربی که مسائل سیاسیوفرهنگی وتاحدی ارزشی را درشرایط زمانی ومانی نقد تاریخی میکنند- وعلت این پدیده تسخیر لانه جاسوسی درشرایط سیاسوفرهنگی ان زمان تبین وتوصیف میکنند - که بسیار جالب است- درفصل اول-به تارخیچه شخصی خود که هویت اندیشه ای خودرا توصیف میکنند-که شرایط زمانی چگونه وباچه چشم اندازی مینگریستند وبه-چه ایده ای رسیدند ومنجر به چه سئوالاتی شده است وچه پاسخی بدست اوردند- در فصل اول از صفحه 47- شمه ای رابیان میکنم- مختصرا پیدر بزرگوار ایشان درسال 1342 یک بورسیه برای ادامه تحصیل در رشته دکتری مهندسی میکانیک بدستاورد وایشان باخانواده بهامریکا رفتند وسه سال بعد ایشانمتولد شدند وبه کودکستان وسپس به دبیرستان رفتند وبعد به ایرا امدند وطبیعیبود که زبان انکلسی بالهجه امریکابهمرتب بهتراز فارسی باشد گرچه مشخص است که درخانواده با ایشان زیادفارسی صحبت کردند- وسپ درایران ایشان بهمدرسهخصوصی ایران زمین رفتند وثبت نامکردند اینمدرسه را امریکایی اداره کردند- واموزگاران ان از جامعه بزرگ خارجیان مقیم تهران انتخاب میشدند استادمن دردانشگاه شیراز فرمودند که این دبیرستان با پول سیا و نظارت ایشان کار میکرده است ودرخارج اطلاعات زیادی همین اساتید این نوعمدارس بدساورده اند وحتی باخانواده بچه قرابت ونزدیک پیدمیکردند واطلاعات جالبی بدستمیاوردند و درضمن رزندان خارجیان شسشوی مغزی کنند که تحت تاثیر ایرانیان واقع نشوند-ادامه برخی ازاین اموزگاران اروپایی ووبرخی دیگر اسایی وامریکای شمالی و امریکای جنوبی بودند- ان روز ها تهران چندملیتیتر از امروز بود- ودرهرکلاس دانش اموزانی باملیت هاوفرهنگهای مختلف حضور داشتند- این برای یک نوجوان فرصت خوبی بود تا بامردمی که زمینه های گوناگون فرهنگی داشتند اشنا شوند بعدها فمیدم که سال های مدرسهام چقدر دربرخورد بافرهنگ هایی که بافرهنگ ما متفاوتند ونیز برای درک وایجاد ارتباط وگفتگو با انها به من کمک کرده است تعجبی نداشت که دانش اموزان هم دبیرستانی من گرایش زیادی به ایده ها وارزش غربی داشتند-به خاطر دارم با انها دراین باره بحثمیکردم که چگونه نسل ما به یکشیوه خاص اندیشیدن تفکر درباره مسایل خاص وفکر نکردن به برخی مسایل دیگر هدایت میشود- درنهایت این بهنفع کسانی که بود که سعی میکردند- بامنحرف کردن جوانان بهسوی مصرف گرایی خودرا تامین کنند- مسئله مهم بنظرحقیر این است فرهنگم ا متولی داشت وفرهنگ شاهی هم چنگی به دل نمیزند- وغربیان کارکردند- ولی بسیارمطالب مهم رابیان نکردندمن درکتاب خانه دانشگاه دکتاب دایرتاللمعارف بیرتانیکا درباره ایران میخواندم بعنوان مثال یک عکسی ازیک اطاق گلی وبا گنبدی گلی دروسط بیابان راشرحمیدهد ومیفرماید یک شاهکار است ولی دلیل انرابیان نمیکند ومن هرچه گشتم چیزی پیدانکردم در شرق فقط رسیه بود که مانند غرب فرهنگ هرمنطقه را بخصوص از جهت ادبیات درحدبسیاربالای کار کرده اند لذا نوجوان بانداشتن خردکامل ودرک عمیق انهم غرب پر زرق وبرق که جذاب هم نشان میدهد تحت تاثیر شدید قرار میدهد حتی پزشکی ماکتابی منسجم نداشت وادبیاتما هم بدین نحو فقط مذهب بود که میتوانست باانها پهلو بهم بزند- انهم زیادخریدارنداشت-ادامه دارد